تئوری حلقه خشونت

تئوری حلقه خشونت

خانم لنور واکر روانشناس امریکایی پس از سالها تحقیق درباره زنان امریکایی که از شوهران خود کتک می خورند و مصاحبه با آنها متوجه یک الگوی مشترک در این افراد شد این الگو به میزان زیادی برای زنان دیگرکشورها نیز مصداق دارد او نام الگوی خود را حلقه خشونت (The cycle of violence) نامید. شاید با بررسی تئوری حلقه خشونت بتوان به پاسخ این معما که چرا یک زن در یک سیستم پرکنش دوام میآورد، رسید .

1. مرحله اول بهانه جویی ( Tension Building )
در این مرحله مرد به بهانه جویی و ایراد گرفتن می پردازد، مرد عصبی است و زن را سرزنش میکند. مثل: چرا این کثیفه؟ به کی نگاه کردی؟.....
در این مرحله زن میداند که یک حرکت کوچک میتواند موجب کتک خوردن شود پس سعی میکند تا آنجایی که امکان دارد جلوی این اتفاق را بگیرد. زن در این مرحله حاضر است هر کاری بکند. در این مرحله که میتواند یک ساعت تا چند هفته طول بکشد زن زیر فشار ترس و تردید بسر میبرد. تحمل این بسیار دشوار است به طوری که بسیاری از زنان چون تلاش را بیهوده میدانند پس از مدتی تسلیم میشوند.

2. مرحله دوم ضرب و شتم ( battering )
این مرحله حالت طوفانی است که زن مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. این ضرب و شتم می تواند از فشار دادن گلو باشد تا پرت کردن اشیاء به طرف زن و کتکهایی که منجر به سقط جنین شود.

3. مرحله سوم دوره ماه عسل ( Honeymoon Period )
آرامش بعد از طوفان. در این دوره مرد از کتک زدن زن خود احساس ندامت میکند. زنش را به بازار می برد برای او هدیه هایی می خرد و سعی می کند که ناراحتی ناشی از خشونت خود را از دلش بیرون کند. این دوره نقش بسیار مهمی در نگه داشتن زن در سیستم خانوادگی همراه با خشونت دارد و تصمیم زن را برای ترک خانه به تعویق می اندازد و آن احساسی که «همه چیز درست خواهد شد» یا «او عوض خواهد شد» را برای مدتی در او زنده میکند و دلگرمش میسازد.غافل از اینکه «چرخش خشونت» در زمانی که بدرستی معلوم نیست از نو شکل خواهد گرفت .

شعار برابری حقوق زن و مرد

شعار برابری حقوق زن و مرد

یکی از مسئله هایی که متاسفانه به طرز غلط در جامعه ما رواج پیدا کرده برخورد فیزیکی بر علیه زنان است. پدران , برادران و شوهران گاه بدون هیچ دلیل موجه با ضرب و شتم زنان آسیب های جسمی و روحی غیر قابل جبرانی را به انان وارد می کنند. آیا ارتکاب هر خطایی از سوی زنان سزاوار چنین رفتار غیر انسانی است؟؟ اگر خطای مشابهی از سوی مردان سر زد آنوقت چه؟؟؟چرا هنوز بعضی از مردان به زن به چشم یک کالا که صاحب بی چون و چرای آن هستند نگاه می کنند؟؟؟؟

مسئله زمانی دردآورتر جلوه می نماید که شاهد سکوت زنان هستیم.زنانی که از گذشته ها آموخته اند که در قبال ظلم و ستم وارده بر خود دم بر نیاورند , از حق خویش بگذرند و به زندگی ادامه دهند در حالی که توهین و تحقیر هویت انسانی آنها را زیر سوال می برد.

در واقع یکی از عوامل بالا رفتن آمار خودکشی و قتل در میان زنان وجود عواملی مانند نادیده گرفته شدن هویت مستقل آنان و همچنین عدم در نظر گرفتن حقوق مسلم آنان می باشد. آزادی عمل برای مردان در امر طلاق و قوانین تقریباْ یکطرفه در این مورد سبب شده تا زنان برای خلاصی از رنج ها , فشارها و بی عدالتی های وارد بر آنان دست به اقداماتی از قبیل قتل , تهدید و یا خودکشی بزنند.

افزایش آگاهی زنان به حقوق خود , افزایش اطلاعات خانواده ها و بخصوص مردان در ارتباط با حقوق زنان اصلاح باورها و فرهنگ های غلط موجود در جامعه , نگرش دوباره به قوانین تصویب شده در مورد زنان و تصحیح آنها در صورت لزوم , می تواند به عنوان راهکارهایی قابل اعتنا جهت احقاق حقوق زنان مورد بررسی قرار گیرد گر چه تا کنون آنگونه که انتظار می رود و شایسته است مورد توجه مسئولین امر قرار نگرفته است.

به امید روزی که شعار برابری حقوق زن و مرد در عمل محقق گردد...

 

 

 

 

 

 

 

 

احسان

هیچی واسه گفتن نیست.